سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این بیمارى مخصوص پرندگان، ماکیان، بوقلمون، قنارى، طوطى، مرغابى آناکرکا (وحشى) است ولى در پستانداران منجمله انسان نیز نوعى از آن گزارش شده است. پرندگان آبزى تنها بصورت ناقل (بدون علائم کلینیکى) به نیوکاسل مبتلا میشوند.
حدت بیمارى در درجه اول براى ماکیان و در درجة دوم براى بوقلمون است.


ویروس نیوکاسل
عامل بیمارى نیوکاسل پارامیکسوویروس تیپ 1 از خانواده پارامیکسوویریده، به اندازة 600-180 میلى میکرون ، واجد RNA و غشاء لیپوپروتئینى است و فعالیتهاى همولیتیکى، نورآمینیدازى، هماگلوتینین و خنثى شدن ویروس تماماً بوسیلة غشاء لیپوپروتئینى است.
پارامیکسوویروس 1 تنها سروتیپ بیماریزاى شناخته شده از نه سروتیپ پارامیکسوویروس پرندگان است. این ویروس داراى اشکال متفاوتى از رشته اى تا کروى است و سطح آن را رشته هائى به طول 8 نانومتر پوشانیده است.
براساس حدت ویروس (زمان کشتن جنین در تزریق حفره آلانتوئیک یا زمان کشتن جوجه در تزریق داخل مغزى) سه دسته ویروس نیوکاسل وجود دارد:
1- سویه هاى Velogenic : سویه بسیار حادى که در عرض کمتر از 60 ساعت جنین را میکشد.
2- سویه هاى Mesogenic : سویه نسبتاً حاد که در عرض 90-60 ساعت جنین را میکشد.
3- سویه هاى Lenthogenic : سویه کم حدت که در عرض بیشتر از 90 ساعت جنین را میکشد.

خواص ویروس

media/image2.png
الف ) هماگلوتیناسیون
ویروس نیوکاسل گلبول هاى قرمز تمام پرندگان و انسان را جذب میکند ولى گلبولهاى قرمز گاو و گوسفند، بز، اسب و خوک را جمع نمیکند. براى هماگلوتیناسیون در آزمایشگاه بطور روتین از گلبولهاى قرمز ماکیان (مرغ و خروس) استفاده میکنند.
به دو علت زیر حتماً نتیجة آزمایش را 30 دقیقه بعد از شروع آزمایش باید خواند:

1. خاصیت جمع کنندگى ویروس توسط آنزیم نورآمینیداز مترشحه از ویروس از بین میرود.
2. بعد از هماگلوتیناسیون به خاطر سازش غشاء ویروس با غشاء گلبول قرمز RBC لیزه میشود.
ب ) پادتن هاى خنثى کننده
پادتن هاى خنثى کننده ربطى به آنتى ژنهاى ویروسى ندارند بلکه هر چقدر قدرت تزاید ویروس در بافتهاى بدن افزایش یابد قدرت تولید پادتن توسط ویروس زیاد است. ویروس قدرت زیادى در تولید انترفرون دارد ولى انترفرون بر ویروس نیوکاسل اثر ندارد.
ج ) مقاومت ویروس
ویروس نیوکاسل مقاومت نسبتاً زیادى دارد و در 100 درجة سانتیگراد بمدت 1 دقیقه و در 37 درجة سانتیگراد براى ساعتها ، در 20 درجة سانتیگراد براى ماهها و در 8 درجة سانتیگراد براى سالها زنده میماند. بستر آلوده تا 2 ماه و لاشه آلوده (اگر اتولیز نکند و گند نزند = شرایط مناسب) 12 ماه ویروس را نگه میدارند. مقاومت ویروس در محیط خارج بستگى به محیط دارد مثلاً مدفوع بستر ، ترشحات بزاق ، مواد پروتئینى اطراف ویروس در افزایش مقاومت ویروس نقش دارند. مواد پروتئینى با جلوگیرى از رسیدن ماده ضدعفونى به ویروس و نیز با تجزیه و بى اثر کردن ماده ضدعفونى موجب حفاظت ویروس میشوند.
ویروس در سرما و رطوبت بالا بهتر حفظ میشود .
کشت ویروس نیوکاسل
تمام ویروسهاى نیوکاسل در حفرة آلانتوئیک تکثیر پیدا مى کنند .
فقط ویروسهاى حاد و بیماریزا در کشت بافت رشد مى کنند که اولین علامت رشد آن Hemabsorbtion است .
قدرت تزاید ویروس نیوکاسل در تخم مرغ جنین دار سویه هاى Velogenic و Lenthogenic بعلت حدت کمتر و قدرت تزاید کمتر در جنین حاوى پادتن از بین میرود و ویروس را نمى شود از این تخم مرغ جدا کرد .

بیماریزایى
براساس نوع سویه ویروسى ، حدت ویروس ، تعداد ویروس ، سن میزبان بیماریزایى فرق مى کند و اختلاف نژادى در ماکیان از نظر بیماریزایى ویروس نقشى ندارد . ویروس از راههاى گوارشى ، بینى و چشم شکل تنفسى و از راه تزریق فرم عصبى به بیمارى میدهد . وقوع بیماریها در تمام فصلها بخصوص فصل زمستان و تابستان دیده مى شود . کمبود ویتامین A ناشى از تشنگى و گرسنگى بمدت دست کم 24 ساعت نیوکاسل را شدیدتر مى کند . در فصل تابستان بعلت حساسیت مرغ به گرما فرم عصبى بیمارى بیشتر است . وجود آمونیاک حتى در مقادیر ppm 20 بمدت 4 تا 6 هفته و گرد و خاک زیاد نیوکاسل را بیشتر مى کند .
اپیدمیولوژى
سویه هاى Velogenic از موش (بصورت ناقل) جدا شده است . خرگوش در اثر تزریق دچار ویرمى میشود .
از سویة Lenthogenic خوک واکسنهایى تهیه شده است .
آلودگى در انسان بصورت ورم ملتحمه است . و حامل یا ناقل بودن انسان مشخص نیست .

انتقال
اصولاً انتقال ویروس نیوکاسل توسط ذرات معلق فضا است .
پرندة مبتلا بعد از 48 ساعت از تمام ترشحات بدن و مدفوع ویروس را دفع مى کند و آب ، غذا ، بستر ، هوا را آلوده مى کند . باد چندان نقشى ندارد ولى طوفان ذرات معلق را جابجا مى کند .
وسایل مکانیکى ، ماشین حمل غذا و جوجه کشى ، پودر گوشت و استخوان آلوده (آلودگى جانبى بعد از پروس) ، مرغهاى منجمد آلوده ، پرنده هاى مهاجر ، واکسنهاى تهیه شده از تخم مرغ جنین دار (آبله و برونشیت) سبب انتقال شده اند . مرغ مادر در حالت ویرمى زرده و پوسته (در کلوآک) را آلوده مى کند ولى ویروس در 5-4 روز جنین را مى کشد پس انتقال بصورت عمودى وجود ندارد .
اگر تخم مرغ جنین مرده در داخل هچرى بعلتى شکسته شود جوجه هاى سالم بدنیا آمده در هچرى را آلوده مى کند که انتقال Egg Transmision است و Vertical نیست . بهمین علت بهتر است در موقعى که گله مادر آلوده به نیوکاسل است از تخم مرغ آن براى جوجه کشى استفاده نشود .


علائم بیمارى نیوکاسل
دورة کمون 15-2 روز و بطور معمول 6-5 روز است و دورة بیمارى 14-10 روز مى باشد .
1) شکل Doyle Viscerotropic
بیمارى به سرعت پیش میرود و نشانیهاى تنفسى ، احشائى و عصبى وجود دارد . سویه Velogenic عامل آن است . نفس نفس زدن ، کاهش اشتها ، بیقرارى ، افزایش درجة حرارت (6-4درجة سانتیگراد تب مى کند) ، اسهال شدید سبز رنگ و تلفات 100-90% در عرض 6-5 روز در اثر خستگى شدید بدن .در مرغهاى مقاوم در اواخر دورة بیمارى فلجى پا ، فلجى بال ، انقباض عضلانى ، پیچش گردن به طرفین و پائین دو پا ، و لرزش عضلانى دیده میشود.
2) شکل Beache Penumoencephaly
در این فرم که Neuro tropic Velogenic نیز نام دارد علائم احشائى دیده نمى شود . فرم بسیار حاد تلفات بالا نفس نفس زدن ، تنفس مشکل ، صداهاى تنفسى ، پیچش گردن ، لرزش عضلانى ، انقباض عضلانى و فلجى پا و بال و کاهش شدید یا قطع کامل تخمگذارى . فرم Essex To : فرم تنفسى ، تنفس با دهان باز مثل لارنگوتراکثیت ، تلفات ناشى از ناتوانى تنفسى و به پشت افتاده میمیرند .
3) شکل Beaudette
سویه مزوژن دخالت دارد حدت بیمارى کمتر و علائم تنفسى – عصبى است . کاهش تخمگذارى بمدت 3-1 هفته وجود دارد که گاهى به حالت نرمال بر نمیگردد و تلفات از دو شکل بالا کمتر است عمده علائم تنفسى و شامل سرفه است .
4) شکل Hitchner
سویه لنتوژن دخالت دارد حدت بیمارى بسیار ضعیف و علائم تنفسى خیلى خفیف است . تلفات ندارد ولى زمینه ساز بیماریهاى باکتریایى دستگاه تنفس واقع مى شود .
5) Asymptomatic Form
هیچ نشانى و تلفاتى ندارد و فقط با آزمایش HI مشخص مى شود . در کشورهایى که نیوکاسل را ریشه کن کرده اند این فرم دیده مى شود . در ایران سویه Velogenic و فرمهاى Doyle و Beache مشکل ساز هستند .
کالبدگشایى
براساس حدت ویروس ، سویه ویروس ، میزان ویروس وارد شده ، سن ابتلاء ، نژاد و محیط جراحات از ضعیف تر تا حادتر مشاهده مى شود مثلاً در 50% لاشه ها بعلت حدت خیلى خیلى زیاد ویروس هیچگونه علائمى بجز از هیدراتاسیون و خشکى لاشه دیده نمى شود .
فرم Viserotropic
علائم گوارشى : خشکى لاشه ، تیرگى لاشه ، خونریزى هاى چربى قاعدة قلب و چربیهاى دیگر بدن ، خونریزیهاى Ptechy مانند در پیش معده و رأس غدد آن ، زخم رأس غدد پیش معده و گاهى خونریزى کامل معده ، خونریزى زیر غشاء سنگدان اولسرهاى فولیکول هاى لنفاوى روده (15-1 میلى متر) که بیشتر در قسمت خلفى شاخ دوازدهه ، محل دوشاخه شدن روده کور یا تانسیل هاى روده کور دیده مى شود و ممکن است در راست روده و کلوآک نیز اولسر دیده شود .
علائم تنفسى
ترشحات سروزى در بینى و ناى همرا خونریزى ، ترشحات کازئوزى در کیسه هاى هوایى و ضخیم شدن یک یا چند پردة کیسة هوایى اگر مرغ مبتلا تخمگذار باشد غشاء زرده پاره شده و محتویات آبکى آن محوطة بطنى را پر مى کند .
طحال در اکثر موارد متورم و گنجیدگى هایى داخل سلولهاى طحال دیده مى شود که در صورت خروج ویروس از بدن این گنجیدگیها دیده نمى شود .
در جنین حاصله از مرغان بیمار ، پرخونى و خونریزى عمومى بخصوص در کیسة زرده دیده مى شود .
فرم Pneumo encephali
علائم گوارشى وجود ندارد و علائم تنفسى دیده مى شود .
در لاشه اى که در اواخر بیمارى بوده است فرم عصبى دیده مى شود (فلجى بالها و . . .) که در کالبدگشائى هیچ نشانى دارد و فقط نکروز آندوتلیال عروق تمام بدن Prevaswlar Papiles در عروق مغز آن هم در هیستوپاتولوژى دیده مى شود .
تشخیص بیمارى نیوکاسل
سابقه ، علائم بالینى ، کالبدگشایى ، آزمایشگاه
علائم عصبى (فلجى بال و گردن و پا) : بیمارى مارک ، کمبود ویتامین E ، آنسقالومیلیت ، بعضى مسمومیت ها .
علائم تنفسى : برونشیت ، لارنگوترتکئیت عفونى ، آسپوژیلوز ، کویزا ، مایکوپلاسما ، وباى طیور ، طاعون مرغان .
تشخیص آزمایشگاهى
باید ویروس را جدا کرد و یا پادتن هاى ضد ویروسى را اثبات کرد .
نمونه بردارى در دورة کمون و ابتداى بیمارى انجام مى شود . در اواخر بیمارى بعلت وجود عیار بالاى پادتن جدا کردن ویروس مشکل است .
براى سویه غیرحاد لنتئوژن فقط در ابتداى بیمارى و تنها از دستگاه گوارش و تنفس نمونه بردارى مى شود . براى سویه حاد به شرط ابتداى بیمارى هر اندامى نمونه بردارى مى شود که مغز بعلت آلودگى کمتر به عوامل ثانوى ارجعیت دارد . بافت مغز را سلایه کرده و عصاره بدست آمده را به کیسه زردة جنین 11-9 روزه تزریق مى کنیم . تلفات 24 ساعت را به حساب ضربات مکانیکى میگذاریم و از تلفات بعد از 24 ساعت استفاده مى کنیم . به شرط شفافیت مایع آلاستوئیک آنرا با گلبول قرمز 1درصد مرغ مجاور مى کنیم ? در HA به نیوکاسل مشکوک مى شویم و براى تأئید آن مایع آلاستوئیک را با سرم اختصاصى ضد نیوکاسل مجاور مرده ? HA منفى و HI مثبت خواهد شد . (در صورت وجود بیمارى) پادتن هاى درخشان براى نشان دادن ویروس در بافتها و تست الایزا براى نشان دادن پادتن و اندازه گیرى آن کاربرد دارد . معمولاً پادتن ها 10-6 روز بعد از عفونت یا واکسیناسیون ظاهر شده ودر 4-3 هفته به حداکثر رسیده و تا 12-8 ماه بدن را از بیمارى مجدد محافظت مى کنند . پادتن هاى HA زودتر از پادتن هاى SN از بین میروند . براى نشان دادن پادتن هاى SN سرم مشکوک را با ویروس نیوکاسل مجاور کرده ? کشت منفى و CPE . براى نشان دادن پادتن هاى SN سرم مشکوک را با ویروس نیوکاسل مجاور کرده ? جنین تخم مرغ را نمى کشد .
پیشگیرى نیوکاسل
بدون رعایت بهداشت واکسیناسیون بیفایده است .
مدیریت کامل ، جلوگیرى از ورود و انتقال ویروس ، نگهدارى یک سن جوجه ها ، تهویه مناسب و . . . اهمیت دارند . اگر گله قبلى مبتلا بود ابتدا با یک سیستم قوى فشار هوا ، کلیّه مواد گرد و غبار سقف و دیوارها را زدوده و در کف میآوریم و بعد کود و بستر داخل سالن را در وسط سالن جمع کرده و روى آنها ماده ضدعفونى (فرمالین ، پرمنگنات ، ترکیبات کلره) ریخته و 10-7 روز بحال خود میگذاریم (گرماى ایجاد شده در داخل کود ویروس هاى زیادى را مى کشد) بعد کود را در خارج مرغدارى آتش زده یا در زیر خاک چال مى کنیم ، بعداً سالن را با تمام دانخورى ، آبخورى ، هواکش . . . شستشو و ضد عفونى کرده و سالن را با آبگرم و مایع ضدعفونى و فشار زیاد شستشو داده و بعد در و پنجره ها را بسته و با گاز حاصله از فرمالین و پرمنگنات 48-24 ساعت سالن را گاز میدهیم و بعد از آن 24 ساعت سالن را هوا داده و اقدام به پرورش گلّه جدید مى نمائیم .
برخى عقیده دارند بعد از ضدعفونى کامل سالن را یک ماه خالى نگه بدارند .
ضدعفونى کننده ها عبارتند از : هیپوکلریت سدیم ، سود ، پرمنگنات پتاسیم ، گاز فرمالین در زمستان براى بهتر اثر کردن ضدعفونى ، گرم کردن سالن لازم است .
واکسن هاى نیوکاسل
1) واکسن کشته (غیر فعال) :
از کشت ویروس حاد بر روى بافت یا جنین تخم مرغ و بى اثر کردن حاصله در اثر فرمالدئید 5% ، بتاپروپیولاکتون1% و یا کریستال و یوله بدست مى آید که با مواد دیر جذبى مثل Gel dealumine (براى ایجاد تیتر یکنواخت طولانى در بدن) همراه مى شود .
واکسن کشته حتماً باید تزریق شود و بهتر است قبلاً ویروس زنده را با بدن تماس دهیم . واکسن بسیار محرک و سوزاننده براى پوست انسان است . این واکسن با عمل انترفرانس بدن را حمایت مى کند (چند روز بعد از تزریق) و یک هفته بعد از تزریق ایمنى اختصاصى را به وجود مى آورد . استفاده از واکسن در گله هایى که عوارض تنفسى داشته اند و خسارات حاصله را کم مى کند .
2) واکسن زنده (فعال) :
از سویه هاى لنتوژن ( و Lasota تهیه مى شود) و مزوژن (Kumarov تهیه مى شود) واکسن زنده تهیه مى شود . در ایران سویه سنتوژن استفاده مى شود . سویه حدت کمترى دارد . رآسیون کمترى در بدن ایجاد مى کند و ایمنى زایى کمترى دارد و لذا در سنین پائین مناسب است و نیز در مواقعى که خطر بیمارى چندانى وجود ندارد استفاده مى شود . سویه Lasota حدت بیشترى دارد و ایمنى بیشترى میدهد و از آن در سنین بالا استفاده مى شود .
ایمنى در نیوکاسل
ایمنى سلولى 3-2 روز بعد از واکسن یا عفونت بوجود آمده و نقش چندانى در پیشگیرى از نیوکاسل ندارد .
ایمنى هوموردل 7 روز بعد از واکسن یا عفونت شروع شده و با ایجاد پادتن هاى SN و HI بر ضد غشاى ویروس مهمترین نقش را در پیشگیرى از نیوکاسل دارند . 12-8 ماه ایمنى ایجاد مى کنند که از راه زرده به جوجه میرسد و بسته به میزان پادتن هاى آن مدت زمان و سیر ایمنى جوجه را تعیین مى کند .
ایمنى موضعى در اثر پادتن هاى موضعى دستگاه تنفس ، اپى تلیال ناى و اپى تلیوم روده بوجود میآید و بهتر از ایمنى خونى یا هومورال بدن را از آلودگى تنفسى و هوایى ایمن مى کند .
پدیدة انترفرانس : اگر رسپتورهاى سلول براى ویروس توسط ویروسى دیگر مثل برونشیت پوشانیده شود ویروس نیوکاسل نمى اتواند روى سلول اثر بگذارد .
برنامه ریزى واکسیناسیون نیوکاسل
جوجه اى داریم که اگر ایمن باشد تنها ایمنى مادرى را دارد . در اینصورت تیتر پادتنهاى SN و HI در جوجة یکروزه بدست میآوریم . هر لوگ پادتن پاسیو 5/4 روز طول مى کشد تا از بین برود و یک جوجه در سنین پائین براى داشتن حداقل مقاومت باید حداقل 3 لوگ پادتن داشته باشد .
براى تعیین لوگ پادتن ، چون لوگ پادتنى تقریباً با جوجه چندان تفاوتى ندارد پس آزمایش HI انجام میدهیم و عیار رسوب گلبول قرمز را در اولین گوده برابر با لوگ پادتن میگیریم . حال اگر از این لوگ عدد 3 را کم کنیم و لوگ باقى مانده را در 5/4 ضرب نمائیم عددى بدست میآید که نشانگر مدت زمان مجاز براى عقب انداختن واکسیناسیون است . اولین واکسن از نوع خواهد بود .

تذکر : در 35 روزگى اگر عیار پادتن HI حدود 5/5 باشد واکسن بعدى در 8 هفتگى تکرار مى شود .
در 12هفتگى اگر عیار پادتن HI در حد 7 باشد واکسن بعدى تا 20هفتگى تکرار نخواهد شد و حذف میشود.
الگوى دوم : بدون تیتراسیون و به شرط وجود امکانات تزریق در سنین پائین این الگو استفاده مى شود .

نکاتى در مورد واکسیناسیون
در دورة تولید تخم مرغ (تجارتى و جوجه کشى) بخصوص در گله مادر تیترپادتن HI همیشه بالاى 9-8 باید باشد تا بدن را ایمن کند در غیر اینصورت واکسن Lasota مصرف مى شود .
تزریق واکسن در سنین پائین زیرجلد ، گردن و در سنین بالا تزریق عضلانى و زیر جلدى است .
واکسنهاى کشته توأم عبارتند از : نیوکاسل + گامبورو + EDS
در جوجه ها مصرف ندارند و در پاى تخم مصرف مى شود . ( براى صرفه جویى در وقت)
نیوکاسل +گامبورو + برونشیتIB
واکسن هاى زنده توأم عبارتند از : + که اصولاً براى بیماریهاى تنفسى ایمنى ضعیفى ایجاد مى کند و سعى بر آن است که همزمان انجام نشوند (پدیدة تعارض و حداکثر ایمنى براى یکى از بیماریها) .
داروهاى فورازولیدون و تتراسایکلین مانع ایجاد پادتن در سطح کافى مى شوند لذا 3-2 روز قبل از واکسیناسیون مصرف نمى شوند . واکسن Lasota از گله واکسینه شده به گله هاى دیگر سرایت مى کند و جوجه ضعیف رآکسیون شدیدى مى دهد .
راههاى مصرف واکسن
آبهاى سنگین و حاوى مواد معدنى و با PH متغییر و نیز حاوى مواد ضد عفونى واکسن را بى اثر میکند .
میزان آب مصرفى 12-10 لیتر برهر هزار جوجه 10 روزه است که هزار دوز واکسن در آن حل شده است . براى بقاى دوز شیر پس چرخ ، شیرچربى گرفته شده ، شیرخشک استفاده مى شود 10 لیتر از آن را در یک بشکه 200 لیترى آب ریخته (یا نیم کیلو در 200لیتر) ?چربى سطح آب را خارج کرده تا واکسن در چربى حل نشود? واکسن را اضافه مى کنیم و در دو نوبت به فاصلة 30-20 دقیقه آب را مى خورانیم . جوجه هاى گردن کلفت در دفعه اول آب را میخورند . در مرغ بالغ 40 لیتر آب براى هزار مرغ و هزار دوز واکسن لازم است .
مطمئن ترین و بهترین راه قطره چشمى است که همه جوجه ها واکسینه مى شوند میزان آب مصرفى 25-20 سى سى براى هزار دوز واکسن است . هر 50قطره یک سى سى است . قطره چشمى غدد هاردلین را که حاوى Bcell هستند تحریک کرده و پادتن هاى موضعى قبل از تولید پادتن خونى ایجاد مى شود درست مثل اسپرى . شاید بهترین راه ایمنى نیوکاسل اسپرى است که 95% جوجه ها واکسینه شده و پادتن هاى عمومى و موضعى (چشم و بینى) براى جلوگیرى از بیماریهاى تنفسى ، گوارشى و عمومى ایجاد مى کند و خطر آن در بیدار کردن باکترى هاى نهفته تنفسى بخصوص در گله هاى گوشتى است که اکثراً بطور مادرزادى به مایکوپلاسما آلوده اند . اسپرى در تخمگذار پرورشى و مادر انجام مى شود و باید در شب و خاموشى نور و خاموشى هواکش ها انجام شود و جوجه نیز ساکن و محیط بدون گرد و غبار باشد . میزان آب مصرفى در اسپرى برحسب دستگاه اسپرى ، تراکم و . . . فرق میکند . 1500-200سى سى براى هزار دوز بکار میرود . بعد از اسپرى 20 دقیقه صبر مى کنیم تا ویروس روى سر جوجه ها نشسته و بعد هواکش روشن مى شود .

درمان :
خارج کردن جوجه هاى مریض ، تراکم کمتر ، تهویه بهتر ، تحریک به اشتها (با افزودن ملاس چغندر به غذا که هم غذا را مرطوب و هم شیرین مى کند) ، واکسن اسپرى در ابتداى بیمارى که 60-50% گله مبتلا نشده اند و علائم کمبود اشتها ، تلفات زیاد وجود دارد . 10% دان خورده نمى شود و صداهاى تنفسى شنیده مى شود ، پدیدة انترفرانس با برونشیت دارد . براى درمان اولین کار تحریک اشتها به آب و غذا مى باشد.







تاریخ : دوشنبه 92/10/16 | 6:11 عصر | نویسنده : مهندس | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.